احوال روزگار
صاف و یکدست بودن، صداقت داشتن و همه را درست دیدن، در این زمانه غدّار و جامعه فریبکار، اگرچه در باطن، خیر است و اصل و اساس هر فرد و جامعه، اما در ظاهر، گاه تبعاتی دارد پیچیده و دشوار. سلام سالم را، نگاه ساده را و کلام بیآلایش را چنان تعبیر و تفسیر میکنند و پیچ و تاب میدهند که خود میمانی از این همه غلّ و غشّ و پیچیدگی و فرومایگی. انگار نه انگار که صداقت و راستی، اصل است و اساس و یکدستی و زلالی، راه درست است و سبیل نجات. بعضی چنان رفتار میکنند که گویی دروغ و ریا و هر چه منکر، اساس جامعه است و هر که راست بگوید و راست بجوید و راست بیاندیشد، کانَّ دُملی است چرکین و تودهای است بدخیم، که به هر طریق و راهی باید از آن رهید و جامعه را از ناپاکی راستی و آلودگی درستی حفظ کرد! این چنین است که آن کس که صداقت پیشه کرد و یکرنگی، اسیر میشود در حلقه چندرنگان ناصادق.
- ۹۸/۰۶/۰۵